عید نوروز در کشور های همسایه
جمهوری آذربایجان تنها کشور غیرفارسی زبانی است که دولت آن، عید نوروز را عید ملی شناخته است.
امروزه نوروز در کشور آذربایجان بسیار مفصل و با شکوه برگزار می شود و شباهت و نزدیکی سنت ها و آیین های نوروزی آن کشور به نوروز ایران بیش از دیگر کشورهای همسایه است.
در هفته پیش از نوروز در شهر باکو جنب و جوش زیادی به چشم می خورد. نرده ها و تیرهای چراغ برق را رنگ می کنند، میدان های شهر گلکاری می شوند، همه جا رنگ نو به خود می گیرد و بسیاری از مغازه ها در ویترین های خود یک سینی سبزه می گذارند.
در نزدیکی ایستگاه راه آهن باکو که به آن واغزال می گویند، سبزه، مهمترین نماد بهاری، به مغازه گل فروشی جلوه خاصی داده است. گل فروش صدها سبزه را با سلیقه چیده و آنها را تزئین کرده و مشتریان زیادی را به سوی خود جلب می کند. آذری ها به سبزه «سمنی» می گویند و همچون ایرانیان از چند هفته پیش از عید به تهیه آن می پردازند. اما از چند دهه پیش به این سو، جوان ترها به جای سبز کردن سنتی سمنی در خانه، به خریدن آن بسنده می کنند.
شیرینی های رنگارنگ و جنب و جوش کارکنان شیرینی پزی های باکو نیز گویای گسترش فعالیت آنها در این روزهاست. از بین شیرینی های گوناگون، دو نوع آن ویژه نوروزاند و عمدتاً در این روزها تهیه می شوند: شکر بوره و باقلوا. باقلوا که انواع آن در کشورهای دیگر نیز یافت می شود یکی از اجزاء مهم سفره نوروزی در باکوست. شکر بوره به قطاب شباهت دارد ولی چند برابر بزرگتر از آن است.
از آیین های دیگر نوروزی در جمهوری آذربایجان خانه تکانی است که در روزهای قبل از عید، همچون ایران با کمک همه اعضای خانواده انجام می شود. هر خانه باید در روزهای نوروز برای مهمان های سرزده آماده باشد. در گذشته مردم از سبزه سبز کرده خود سمنو درست می کردند. سمنو را نیز«اصفهان حلواسی» یا حلوای اصفهان می نامند.
چهارشنبه سوری نیز در آذربایجان برگزار می شود و به آن چهارشنبه آق شامی می گویند. مردم در آذربایجان به جای آخرین چهارشنبه سال، آنچنان که در ایران مرسوم است، چهار چهارشنبه باقی مانده از سال را به عنوان نماد آب، باد، خاک و آتش جشن می گیرند. «پروفسور نبی اف» که مطالعات زیادی درباره نوروز کرده، معتقد است که مراسم این چهارشنبه ها از روزگاران پیش باقی مانده و جنبه ای فلسفی دارد.
او در این باره می گوید: «این عید ملی به آفرینش انسان مربوط است. درک انسان از هستی با چهار عنصر آب، باد، خاک و آتش پیوند می خورد. از یک ماه مانده به عید نوروز در چهارشنبه های آخر سال جشن ها و مراسم مختلفی برگزار می شد که تا به امروز باقی مانده و به ما هم رسیده است.»
با وجود این امروزه از بین این چهار چهارشنبه تنها چهارشنبه آق شامی است که با شکوه زیاد برگزار می شود. در شام این روز در کوچه های باکو بخصوص در محله ایچری شهر بوته های بزرگ آتش افروخته می شود و پسرها و دخترها از روی آن می پرند. این مراسم با آنکه در دوره هایی از حکومت شوروی ممنوع بوده، ولی تا امروز به خوبی حفظ شده است.
باور به آتش به عنوان عنصری پاک کننده و برای دور کردن شر، از گذشته در فرهنگ های مختلف وجود داشته است. در ایران باستان نیز آتش عنصری مقدس بوده و ستایش می شده است.
در بعضی مراسم این عید، علائم زرتشتی خود را نشان می دهد. افروختن آتش و پریدن از روی آن و روشن کردن شمع از جمله آئین های زرتشتی است که به ما رسیده. بدین سبب زرتشتیان تصور می کنند که این جشن تنها از آنِ آنان است. بعد از آتش بازی بعضی بچه های آذری «پاپاق آتماق» می کنند که شبیه مراسم فالگوش در ایران است.
در مراسم «پاپاق آتماق» یا کلاه گردانی اکثراً پسرها شرکت دارند. آنها درِ خانه همسایه را می زنند و صاحب خانه در کلاه آنها چیزهای خوردنی مانند شکر بوره، باقلوا، فندق، سیب و شکلات می گذارد.
بعضی دختران نیز در این شب فالگوش می ایستند که به زبان آذری «گولاخ فالی» می گویند. آنها مخفیانه به سخنان همسایه گوش می دهند و آن را چنین تفسیر می کنند: «من پیش همسایه فال گوش ایستادم و شنیدم که مادری به بچه اش می گفت چراغ ها را روشن کن. برگشتم و از مادرم پرسیدم تعبیرش چیه؟ مادرم گفت که سال نو با روشنایی شروع می شه. تو چی شنیدی؟»
بعدازظهر روز آخر اسفند یا بیستم مارس، روز پیش از نوروز، گورستان های باکو مملو از کسانی است که به تعداد رفتگانشان، سینی های سمنو در دست دارند. بر روی بعضی گورها دو یا سه سینی سبزه گذاشته شده که نشانه این است که خانواده های چندی از خویشان آنجا حضور یافته اند. منظره گورستان در این روز حیرت انگیز است، گویی آذری ها مردگان خویش را نیز در جشن نوروز شرکت می دهند.
در شب پیش از نوروز همه افراد خانواده، در خانه یکی از بزرگترها جمع می شوند و شام را با هم می خورند. مهمترین و اصلی ترین خوراک نوروزی در آذربایجان ماهی است که باید حتماً سر سفره باشد. روی سر ماهی حلقه ای قرار می دهند که آن را باید بزرگترین دختر دم بخت خانواده در انگشت خود کند. براساس باورهای مردم، این کار دختر را خوشبخت می کند.
سفره نوروزی آذربایجانی ها با سفره نوروزی ایرانی ها تفاوت دارد و در زمان حاضر در آن هفت سین، هفت شین یا هفت میم وجود ندارد اما هر کدام از اجزا آن معنی خاصی دارد.
در دوره اتحاد شوروی سابق، نوروز آذری ها دوره های مختلفی را گذرانده است. در اوایل و بخصوص در دوره استالین آن را به کلی ممنوع کردند؛ در دوره بعد به صورت مشروط آزاد شد تا بالاخره در دهه هشتاد میلادی به کلی آزاد و جشن ملی اعلام شد. اما مردم آن را در گذشته چگونه برگزار می کردند و امروز چگونه برگزار می کنند؟
در دوره شوروی نوروز تنها در محیط خانواده برگزار می شد، ولی این مراسم هیچگاه با شکوه نبود، با این همه در آن زمان به خاطر وضع اقتصادی بهتر، همه مردم توان جشن گرفتن داشتند. در زمان حاضر این عید از طرف دولت پذیرفته شده و یک جشن رسمی است و بدین جهت در محیط عمومی و با موسیقی و رقص زیاد برگزار می شود.
اگرچه نوروز در سال های اخیر دوباره جشن گرفته می شود ولی در سال های حکومت شوروی، همچنانکه اشاره شد، مردم برای برگزاری مراسم نوروز دچار مشکل می شدند. با وجود این پروفسور نبی اف معتقد است که رهبران محلی آن زمان حزب کمونیست در برگزاری این جشن و نگهداری آن در آن سال ها نقش داشته اند. او می گوید: «در سال 1966 حکومت شوروی سابق اجازه برگزاری مراسم نوروز را صادر کرد و این یکی از رویدادهای به یاد ماندنی کشور ماست. همین جا گفتنی است که در آن زمان منشی کمیته مرکزی و مسئول ایدئولوژی حزب کمونیست آذربایجان (عشقعلی قربانف) از این قرار حکومتی استفاده کرد و توانست نوروز را با شکوه تمام بر گزار کند.»
جشن نوروز خجند بر کناره سیحون
هرچند تجلیل نوروز در دوران شوروی پیشین در تاجیکستان با محدودیت روبرو بوده است، ولی مردم این کشور توانسته اند جشن نوروز را به عنوان بخشی از فرهنگ و میراث نیاکان خود تا به امروز حفظ کند.
تجلیل نوروز که در تاریخ مردمان آریایی سابقه چند هزار ساله دارد، برای مردم تاجیکستان، یک جشن ملی و سنتی محسوب می شود. نوروز به صورت گسترده - چه از سوی دولت و چه از سوی مردم - از طریق برگزاری محافل و اجرای سنن ویژه تجلیل می شود.
مراسم عید نوروز روزیکشنبه بیست و یکم ماه مارس با شرکت دهها هزار تن در شهرهای مختلف ترکیه از جمله دیاربکر و استانبول برگزار شد. مراسم یاد شده از سوی حزب " صلح و دمکراسی " برگزار شد. اما آنچه تجربه برگزاری مراسم عید نوروز طی سالهای گذشته در ترکیه نشان می دهد آن است که این مراسم فرصتی برای برگزاری تجمعات سیاسی کردها بوده است .در واقع با انقراض امپراتوری عثمانی و تاسیس جمهوری نوین ترکیه در سال 1923 عید نوروز به دلائل سیاسی اهمیت پیشین خود را درجامعه ترکیه از دست داد . لیکن کردهای ساکن مناطق جنوب شرق و شرق ترکیه با برگزاری مراسم ویژه عید نوروز به این سنت دیرینه پایبند مانده و به آن ادامه دادند.به تدریج تا اوائل دهه نود میلادی عید نوروز به عنوان سمبل مقاومت منفی کردهای ترکیه در قبال اکثریت ترک در این کشور تبدیل شد.به طوریکه همه ساله در روزهای عید نوروز تقریبا" برگزاری تظاهرات و بروز درگیری در مناطق کردنشین ترکیه اجتناب ناپذیر شده است . در مراسم عید نوروز سالجاری نیز کردهای ترکیه اقدام به برگزاری تظاهراتی کردند که به درگیری با نیروهای امنیتی هم منجر شد . علاوه بر شهرهای استانبول و دیاربکر, مراسم و تظاهراتی مشابه نیز در شهرهای ازمیر و آدانا و باتمان برگزار شد . همچنین " گولتن کیشاناک " از رهبران حزب "صلح و دمکراسی " درمراسم عید نوروز و تظاهرات اخیر مناطق کردنشین، خواهان خودمختاری دمکراتیک برای کردهای ترکیه شد. این در حالیست که پیش از این " رجب طیب اردوغان " نخست وزیر ترکیه دو درخواست کردهای ترکیه مبنی بر اعطای خودمختاری و همچنین تبدیل شدن زبان کردی بعنوان زبان دوم در این کشور را رد کرده بود. وی این درخواست را دامی ننگ آور توصیف کرده و گفته بود که زبان مردم ترکیه یک زبان مشترک است که همان زبان ترکی است و نمی توان این واقعیت را تغییر داد. اردوغان همچنین درخواست خودمختاری را یک بازی خطرناک توصیف کرده که حزب کردی صلح و دمکراسی در جهت خدمت به حزب تروریستی پ ک ک و در آستانه انتخابات پارلمانی بدان اقدام کرده است . با وجود این رهبران حزب صلح و دمکراسی در واکنش به اظهارات اردوغان اعلام کرده اند که سخنان نخست وزیر ترکیه مبنی بروجود یک زبان ویک امت تنها تلاش برای نابودی کردها است.برگزاری مراسم عید نوروز امسال در مناطق کردنشین ترکیه نشان داد که اکثریت مردم کرد این کشور کماکان برسرخواسته های خود پافشاری می کنند.اهمیت این مساله برای دولت آنکارا از آنروست که عبداله گل رئیس جمهوری ترکیه نیز تاکید کرده حل مساله کردها تا پیش ازبرگزاری انتخابات عمومی ضروری است.عبداله گل حل معضلات داخلی کشور و کاهش خشونت را موجب قوی تر شدن ترکیه می داند. به عقیده عبداله گل برای ترکیه این مساله از آنرو مهم است که این کشور آرزومند است به یک عضو سالم و قوی اروپا تبدیل شود و شایعات و تصورات گذشته مبنی بر اینکه ترکیه عضو بیمار اروپا است به فراموشی سپرده شود. لیکن به نظر می رسد اصرار رهبران کرد مخالف بر درخواست های خود از جمله خود مختاری از یکسو و رد این درخواستها از توسط دولت آنکارا از سوی دیگر، مانع از آن است که ترکیه دستکم تا پیش از انتخابات عمومی بتواند گام قابل توجهی در زمینه حل معضل کردها بردارد.
عراق یکی از کشورهای منطقه است که عید نوروز را جشن میگیرد. معمولا دولت عراق به مناسبت جشن نوروز پنج روز تعطیل رسمی اعلام میکند و بیشتر مقامهای عالی کشور بویژه کردها مراسم ویژه نوروز برگزار میکنند. کردهای عراق در نوروز رسم دارند که اگر کسی در طول سال عزیزش را از دست داده باشد، در خانه خود میماند و اقوام و دوستانش برای به اصطلاح ابلاغ جای خالی عزیز از دست رفتهاش به دیدن وی میآیند.
اهمیت نوروز برای کردها صرف نظر از این که به چه زبانی صحبت میکنند و به چه مذهبی اعتقاد دارند، مانند ایرانیها بسیار زیاد است. در میان کردهای عراق اقوام دیگری نیز وجود دارند که همانند کردها نوروز را برگزار میکنند.این قوم ایزدیها هستند که عموما در شمال عراق زندگی میکردند. جشن چهارشنبه سوری در واقع جشن اول سال ایزدیهاست که در بین ملتهای دیگر مثل ایرانیان نوروز خوانده میشود. ولی ایزدیها این جشن را هر ساله چهارشنبه سور یا چهارشنبه سرخ مینامند.این جشن در شب اولین چهارشنبه ماه آوریل که ایزدیها بر اساس نام ماههای سریانی «نیسان» میگویند، برپا می داشتند. ایزدیها همچنین در عید تخممرغ رنگ میکنند، چرا که شکل تخممرغ شبیه زمین است و رنگ کردن آن به این معنی است که میخواهند دنیا به این رنگها باشد و باعث سبزی دشت و صحرا شود.
رسم دیگر آنها این است که صبح زود سال نو به دشتها میروند و دست و روی خود را با قطرات شبنم مسح میکنند و باور دارند که اگر کسی مریض باشد با این عمل بیماریش شفا مییابد. آرد نیز در جشن نوروزی یا سر سال ایزدیها نقش مهمی دارد. آنها در شب جشن به دشت میروند و با آردی که با خود بردهاند خمیر درست میکنند. بعد دسته گلی در وسط این خمیر فرو کرده و آن را بالای در خانههاشان آویزان میکنند. بدین معنا که بهار به خانه شان آمده است. همچنین زنان نانی به نام سوک میپزند که برای خیرات به گورستان میبرند. ایزدیها نیز مانند برخی از اقوام کرد آئینی را به جا میآورند که به آن «طواف» و گاهی نیز «جمی» میگویند. نخستین طواف در یک ده ایزدی به نام «”باشک وبخرانه» در روز جمعه پس از چهارشنبه سور شروع میشود و پس از آن تقریبا در همه روستاهای ایزیدیها نیز آغاز میشود. هر طوافکننده یک فرشته دارد که تنها ویژه ایزدیهاست. این طوافها تا آخر ماه ششم میلادی که ایزدیها به آن «هزیران» [حریزان] میگویند ادامه پیدا میکند و این نشان نوروز در بین ایزدیهاست. ایزدیها در هر فصل سال جشنی دارند اما ویژگی جشن سر ساله که در اولین چهارشنبه ماه نیسان یعنی آوریل برگزار میشود، این است که مردم پس از سیزده روز دوباره جشن میگیرند که با سیزده بدر ایران قابل مقایسه است.
در مناطق کردنشین عراق نیز دختران و پسران با لباسهای رنگارنگ کردی، رقصکنان و پایکوبان دستهدسته به پیشواز نوروز میروند و بعد به مزار گذشتگان خود میروند و در پابان مراسم به پیروی از سنت دیرین، غذای یاپراخ که از پیش تهیه دیده شده است بین مردم پخش میشود و غروب مراسم روز اول با شور و نشاط هر چه بیشتر به پایان میرسد. در روزهای دیگر مردم در جایجای شهر و روستاها شروع به رقص سنتی وخواندن آوا میکنند.