انواع افکار سنجی :
1- مستقیم : پرسشنامه یا مصاحبه به صورت مستقیم از مردم نظر سنجی میکنند .
2- غیر مستقیم : روش تحلیل محتوا یعنی به دست آوردن عکس العمل مردم مثلا از طریق تحلیل محتوای روزنامه ها .
3- مشاهده همراه با مشارکت : زندگی در میان مردم و یافتن نیاز مردم .
برای بحث نظر سنجی ابتدا باید افکار عمومی را بررسی کنیم
تعریف افکار عمومی : افکار عمومی روح جامعه و ثمره میوه گسست ناپذیر بین انسانها. ( ژاک تکه ) .
لزوما به معنی نظر تک تک افراد نبوده بلکه بر آیند دیدگاههای افراد است .
افکار عمومی : افکار عمومی به طور کلی به مجموعه عقاید ، نظرات ، تصورات عموم افراد جامعه اطلاق میشود که در یک مقطع زمانی مشخص در باره یک موضوع خاص شکل میگیرد . افکار سنجی شامل تفکرات نمی شود و در حوزه افکار سنجی اندیشه ها و تفکرات کمتر مطرح میشود و فقط نظرات و عقایدی که غیر قطعی تر و کم ثبات تر است سنجیده میشود .
نکته : ایجاد موج خیلی مهم است مثل سریال قهوه تلخ . راه کاردرست باشد نه راهکار نشدنی . مثل داستان گربه و زنگوله . راه مقابله فرهنگی کار فرهنگی است .
افکار عمومی : افکار عمومی را میتوان برآیند گرایشهای و قضاوتهای ذهنی افراد یک واحد اجتماعی ( گروه ، جمعیت ، جامعه ) و نسبت به یک جریان فرد ، سازمان ، رویداد پد یده ، حکومت یا ... دانست . که در انبوه خلق ایجاد میشود.
مطالعه افکار عمومی را افکار سنجی میگویند .
افکار سنجی : به عنوان مجموعه اقدامات سازمان یافته و متودولژیک برای سنجش عقاید جامعه به کار گرفته میشود تا از نتایج آن بهره برداری شود . بنابر این افکار سنجی مطالعه علمی افکار عمومی است . برای جواب باید تعریف افکار عمومی را بنویسیم .
افکار سنجی : اجرای اقدامات و تلاشهای سازمان یافته علمی برای نشان دادن عقاید مردم نسبت به یک موضوع در یک مکان خاص و در یک مقطع زمانی معین است . و نتیجه آن نشان میدهد که افراد به چه دلیلی عقیده خاصی را پذیرفته اند و با چه شدت و قدرتی از آن حمایت میکنند .
+ نوشته شده در دوشنبه هشتم آبان ۱۳۹۱ساعت 18:51 توسط معتمدی رسول | آرشیو نظرات
افکار عمومی
` کار اصلی و مأموریت اساسی مسئولین روابط عمومی ایجاد رابطه با فرد ، گروه و باعموم است . مسئول روابط عمومی مأموریت دارد تا با افراد ، گروهها و سازمانهایی که به نحوی برای موسسه اهمیت دارند و یا در آینده اهمیت خواهند داشت ارتباط مفید ومؤثر برقرار کنند .
افکار عمومی چیست عناصر تشکیل دهنده آن کدام است
گسترش روز افزون سازمانها و تأسیسات مختلف سیاسی ، اجتماعی و اقتصادی و ارتباط تنگاتنگ مردم با این تشکیلات اهمیت افکار عمومی را دوچندان کرده است . امروزه افکار عمومی با نیروی خود می تواند مؤسسات و سازمانها را در دستیابی به اهدافشان یاری نماید و یا در فاصله کوتاهی با ایجاد فضای روانی بر علیه سازمان و دستگاه اجرایی آن را فلج و یا از بین ببرد و به همین علت باید افکار عمومی و نقش آنرا شناخت و باور داشت .
افکار عمومی قضاوتی است که مورد قبول عامه مردم است و جنبه عاطفی آن بر جنبه ادراکی آن غلبه دارد و احتمالاً از تعصب نیز برکنار نیست و اگر عقیده عمومی و یا افکارعمومی به شدت تعمیم یابد وریشه دار شود بصورت اجماع و اتفاِ نظر کلی در می آید .
اصطلاح افکار عمومی که ما در زبان فارسی بکار می بریم در ترجمه اصطلاح انگلیسی (public opinion ) آمده است . این اصطلاح در نوشته های سیاسی ، اجتماعی واقتصادی اروپا قبل از قرن ۱۸ دیده نمی شود و در این قرن با افزایش سواد در میان شهروندان پاره ای از کشورهای اروپایی و بالارفتن سطح زندگی افراد نقش و تأثیر عموم در حیات سیاسی و اجتماعی افزایش یافت و در نتیجه افکار عمومی مطرح گردید و طرزتشکیل و تغییر آن مورد توجه قرار گرفت .
در اینجا به ذکر چند تعریف در مورد افکار عمومی می پردازیم
افکار عمومی عبارتست از مجموع عقاید ، نقطه نظرها و گرایشهای بخش بزرگی ازجامعه پیرامون یک موضوع در یک زمان معین .
آلن پیرو در کتاب فرهنگ علوم اجتماعی افکار عمومی را اینگونه تعریف می کند :
افکـــار عمــومی مجموعه ای از عقــاید شخصی در مورد یک امر مربوط به شــرایــط زیست گروهی است .
در جای دیگر در باره افکار عمومی می خوانیم : افکار عمومی عبارتست ار طرز تلقی وواکنش جمعی و شهود که جزء بزرگی از جامعه در برابر رویدادهای اجتماعی که اغلب مهم تلقی می شوند نشان می دهند .
در اغلب کتب علوم اجتماعی در تعریف افکار عمومی آمده است :
افکار عمومی عبارتست از مجموع عقاید افراد یک جامعه نسبت به موضوعی که برزندگی آن افراد تأثیر دارد .
پذیرفته ترین تعریفی که اکنون برای افکار عمومی وجود دارد ومورد پذیرش انجمن جهانی تحقیق افکارعمومی می باشدتعریف زیراست :
« افکار عمومی مجموعه عقاید افراد یک جامعه نسبت به یک موضوع است که آن افراددر باره آن موضوع دارای منافع و علائق می باشند .
●ادامه تعاریف اقکار عمومی
برای توضیح پیرامون افکار عمومی بهتر است که معانی و مفاهیم دو کلمه عقیده و یاافکار و عموم را که مجموعاً اصطلاح افکار عمومی را تشکیل می دهند بیان نمائیم . عقیده یا افکار عبارتست از نقطه نظر، قضاوت و ارزیابی پیرامون یک پدیده که در ذهن بوجود می آید و بیک صورت بیان و اظهار می گردد . واژه عقیده عموماً در موردمطلبی که یک حقیقت و یا یک واقعیت است بکار نمی رود این واژه هنگامی بکار می رود که اختلاف و نقطه نظرهای مختلفی پیرامون یک موضوع وجود داشته باشد و مسئله بحث انگیز است . عمومی عبارتست از بخش اعظم مردم که دارای منافع ، علائق و یا ویژگیهای خاصی می باشند .برای تشکیل افکار عمومی وجود چهار عنصر ضروری است و در غیراینصورت افکار عمومی بوجود نخواهد آمد
۱ـ وجود موضوعی که مورد توجه عموم قرار گیرد و به عبارت دیگر وجود موضوعی که در علائق و منافع افراد مؤثر باشد
۲ ـ وجود افرادی که دارای منافع مشترک باشند تا آن موضــوع با منــافع آنــان پیوندبخورد
۳ ـ اقدامات و تلاشهایی باید بعمل آید تا آن موضوع بیان و علائق عمومی با آن موضوع تبلیغ گردد تاتفاهمی بین جمع زیادی از مردم پیرامون آن موضوع حاصل گردد
۴ـ این تفاهم نفوذ خود را بطور مستقیم و یا غیر مستقیم اعمال نماید
بر اساس عناصرذکر شده افرادی که نسبت به یک موضوع فاقد منافع هستند نمی توانند افکار عمومی راپیرامون آن موضوع داشته باشند یعنی مردم بر اساس منافع دور و نزدیکی که در باره یک موضوع دارند و یا تصور می کنند که خواهند داشت و یا براساس پایین بودن سطح آگاهی آنان به آنها تلقین می شود که منافعی در یک موضوع دارند ، نسبت به امری دارای افکار عمومی میشوند . افکار عمومی واجد پویایی و حرکت است و قادر به اعمال فشار می باشد و با افکار رایج که شیوه قضاوت منفعل یا نگرشی است نسبتاً گسترده ولیکن خنثی و فاقد اثر عملی تفاوت دارد .
در مورد افکار عمومی می توان مطالب زیر را بیان داشت .
۱ـ افکار عمومی عقاید جمعی اظهار شده پیرامون یک موضوع بحث انگیز است و به سبب وجود عنصر اظهار شده و بیان دارای پویایی و حرکت می باشد و با منافع وآرزوها ، نیازهای مردمی که افکار عمومی را تشکیل می دهند پیوند خورده است .
۲ـ از نظر روانشناسی آغاز پیدایش افکار عمومی زمان آگاه شدن مردم به رابط بین آن موضوع و منافع شخصی آنهاست
۳ـ هنگامی که رابطه بین منافع شخصی و موضوع شناخته شد وافکار عمومی بوجودآمد به سادگی قابل تغییر و یا ازمیان برداشتن نیست .
۴ ـ مردم به هدف بیشتر جذب می شوند و افکار عمومی عموماً پیرامون اهداف ایجادمی شوند ، نه راهها و روشهای دستیابی به آن اهداف
۵ ـ افکار عمومی نمی تواند در مدت طولانی پیرامون یک موضوع خاص وجود داشته باشد مگر اینکه دائماً توسط رویدادهای تازه و اقدامات مستمر افکار عمومی رابرانگیخته نگهداشت .
۶ ـ مردم نسبت به موضوعی که از آن اطلاع ندارند و یا از آنها پنهان نگاه داشته می شودنمی توانند افکار و عقیده داشته باشند .
●ارتباط چیست ؟
کار اصلی و مأموریت اساسی مسئولین روابط عمومی ایجاد رابطه با فرد ، گروه و باعموم است . مسئول روابط عمومی مأموریت دارد تا با افراد ، گروهها و سازمانهایی که به نحوی برای موسسه اهمیت دارند و یا در آینده اهمیت خواهند داشت ارتباط مفید ومؤثر برقرار کنند . هر اقدام اجرایی و عملی روابط عمومی در حقیقت برقرار کردن یک جریان ارتباطی است . همانگونه که در تعاریف روابط عمومی در فصل اول اشاره شدروابط عمومی به عنوان دفتر ارتباطی است که رابطه صحیح بین سازمان و افکار عمومی ایجاد می کند و برای ایجاد این ارتباط مطمئناً باید مسئول روابط عمومی با راههای برقراری ارتباط و بهترین شیوه های ارتباطی آشنا گردد .
ارتباط از نظر لغوی واژه ای است عربی از باب افتعال که در فارسی به صورت مصدری به معنای پیوند دادن ، ربط دادن و به صورت اسم مصدر به معنای بستگی ، پیوند ،پیوستگی و رابط استعمال می شود . مثلاً وقتی انسان با نگاه یا لبخند نشاط خود را به دیگری نشان می دهد یا هنگامی که شخصی به شخصی دیگر صبح بخیر می گوید و بابیان شفاهی دوستی و صمیمیت خویش را به او می فهماند به همین ترتیب موقعی که انسان به دیگری نامه می نویسد با بیان کتبی مقصود خود را به نظر او می رساند با وی ارتباط برقرار می سازد .
ارتباط در فرهنگهای فارسی به معنی ربط دادن ، بستن ، پیوستگی ، بستگی ، پیوند چیزی به چیزی ، اتصال و رابط آمده است اما در علوم ارتباطات جایگزین لغت commuhcation انگلیسی و فرانسه است که مفاهیم گوناگونی از قبیل انتقال ، انتشاراندیشه ها و آگاهیها ، ایجاد پیوستگی اجتماعی و اشتراک فکری و همکاری عمومی رادر بر می گیرد
هر یک از دانشمنــدان و محققان امر برای ارتبــاط تعریفی را ارائه داده انــد از آن جمله ادوین امری استاد روزنامه نگاری دانشگاه مینه زوناو دو تن از همکارانش درکتاب مقدمه ای بر ارتباط جمعی نوشته اند ارتباط عبارتست از فن انتقال اطلاعات وافکار و رفتارهای انسانی از یک شخص به شخص دیگر .
فرهنگ وبستر در تعریف لغت ارتباط آورده است : ارتباط عبارتست از عمل انتقال ،اظهار ، بیان و گفتگو بین یک فرد با افراد دیگر . کتب علوم اجتماعی و ارتباطات نیزچنین تعریفی را برای ارتباط پیشنهاد می کنند : ارتباط عبارتست از عملی که طی آن یک یا چند نفر به تبادل خبر ، اطلاع ، نقطه نظرها ، گرایشها و تجارب خود می پردازند .
به نظر لاندبرگ ، ستراگ و لارسن ارتباط عبارت از انتقال معانی یا پیام از طریق نمادهایی چند می باشد . به نظر این دانشمندان زمانی که انسانها از طریق نمادهایی چند به تأثیر بر یکدیگر می پردازند در ارتباط با یکدیگر قرار گرفته اند . همین تعریف باکاربرد مفهوم پیام با معنایی مشخص به جای نماد در تعریف زیر از ارتباط آمده است :
ارتباط را می توان جریانی دانست که در طی آن دو نفر یا بیشتر به تبادل افکار ، نظرات ،احساسات و عقاید خود می پردازند و از طریق به کار بردن پیامهایی که معنایش برای کلیه آنها یکسان است به انجام این امر مبادرت می ورزند .
کلود شانون و وارن وپور دو دانشمند دیگر آمریکایی در مورد ارتباط می نویسند : کلمه ارتباط معرف تمام جریانهایی است که به وسیله آنها یک اندیشه می تواند اندیشه دیگری را تحت تأثیر قرار دهد به عبارت دیگر ارتباط سبب می شود که وجدان انسان در وجدان دیگران تصاویر ، مفاهیم ،تمایلات و رفتارها و آثار روانی گوناگون پدید آورد .
انجمن بین المللی تحقیقات ارتباط جمعی ارتباط را چنین تعریف کرده است :
وقتی ارتباط گفته می شود منظور روزنامه ها ، نشریه ها ، مجله ها ، کتابها، رادیوها ،تلویزیونها ، ارتباطات دور ، تلفن و تلگراف ، کابلهای زیر دریایی و پست است . همچنین ارتباطات چگونگی تولید و توزیع کالاها و خدمات مختلف را که وسایل و فعالیتهای فوِ به عهده دارند و مطالعات و تحقیقات مربوط به محتوی پیامها و نتایج آنها را در برمی گیرد .
انجمن روابط عمومی ایران
سلطانی
8/8/91
************************
افکار عمومی و تبلیغات سیاسی
در قلمرو نظام ارتباطات اجتماعی سه مفهوم روابط عمومی، رسانههای جمعی و افکار عمومی چه در مباحث نظری و چه در عرصههای عملی، کاربرد فراوان دارند.
در دهههای اخیر کارشناسان روابط عمومی نسبت به گذشته، بیشتر به افکار عمومی و نگرش سنجی اهمیت میدهند. ایجاد رابطه مطلوب نیازمند به شناخت نگرش افراد درون و برون سازمانی است که استفاده از نتایج آن میتواند حلقه مهم ارتباطی بین مدیریت و مخاطبان باشد، زیرا بدون شناخت افکار عمومی و تجزیه و تحلیل ابعاد گوناگون آن، برنامهریزی ممکن نیست. در واقع با تکیه بر شناخت افکار عمومی است که میتوان حوادث یا رخدادها را در آینده پیشبینی کرد و نگرشهای منفی و بروز بحرانهای درون و برون سازمانی را به حداقل آن کاهش داد.
مسئولان روابط عمومی بویژه باید در مبحث افکار عمومی، دارای اطلاع و دانش وسیع باشند. اینان باید بدانند افکار عمومی چیست، چگونه تشکیل میشود و به چه شکل تغییر مییابد.
مدیران سازمانها، همواره از مسئولان روابط عمومی میخواهند تا افکار عمومی موجود را برای آنها ارزیابی کرده و توضیح دهند یا در موارد نیاز، افکار عمومی مساعد ایجاد کنند و افکار عمومی منفی را چنانچه وجود دارد تغییر دهند.
امروزه افکار عمومی از عوامل مهم زندگی اجتماعی است و به همین سبب مورد توجه جامعهشناسان و روانشناسان اجتماعی است، زیرا با دستیابی به افکار عمومی و بررسی ابعاد گوناگون آن است که میتوان به حوادثی که احتمال وقوع آنها در آینده میرود، آگاهی یافت.
اهمیت روزافزون افکار عمومی در اعمال قدرت سیاسی، حکومتگران را وا داشته تا برای جلب همکاری مردم، بیش از پیش به نگرشها، باورها و تمایلات آنان توجه کنند و به منظور تامین خواستها و نیازهای دستهجمعی، اقدامات متنوع و ضروری را انجام دهند.
● عقیده یا افکار
عقیده یا افکار عمومی به قالب تعریف نمیآید و شرح وصف و اندازهگیری آن بسیار دشوار میباشد و خود نیز به چشم دیده نمیشود. بنابراین قدرت و نفوذ آن به آسانی احساس میشود، نمیتوان دید ولی فشار آن را در هر سانتیمتر مربع میتوان احساس کرد و اندازه گرفت .عقیده یا افکار opinion عبارت است از: نقطه نظر قضاوت و ارزیابی پیرامون یک پدیده که در ذهن به وجود میآید و به یک صورت بیان میشود. واژه عقیده در مورد مطلبی که یک حقیقت یا یک واقعیت است به کار نمیرود. نمیتوان پرسید که عقیده شما درباره عناصر تشکیل دهنده آب چیست. این یک حقیقت علمی است که آب از دو عنصر اکسیژن و هیدروژن تشکیل شده است و به همین شکل در مواردی که در امری اتفاق نظر و وحدت کلی وجود دارد کلمه عقیده به کار نمیرود. هنگامی این واژه به کار میرود که اختلاف و نقطه نظرهای مختلفی پیرامون یک موضوع وجود داشته و مساله بحثانگیز است.
افکار عمومی عبارت از برآیند گرایشها و قضاوتهای ذهن افراد یک واحد اجتماعی اعم از گروه، جمعیت و اجتماعی یا جامعه نسبت به یک جریان فرد، سازمان، رویداد، پدیده یا حکومت.