جدید ترین جزوه اخلاق اسلامی

فصل اول
اهمیت و ضرورت اخلاق
اخلاق
برای
رسیدن انسان به مقصد و سعا
د
تمند شدن
او
ضروری است ) در همه جوانب زندگی(همانگونه
که بدن به غذا نیاز دارد
روح
هم به
غذا
نیاز دارد
که هر دو از اهمیت ویژه ای برخودار
هست
ند
.
بعضی نیازهای جسمانی انسان لازم است
هر لحظه
تامین شود؛ مثل نیاز به هوا
ی
ا
تنفس ول
ی
بعضی نیازها مثل آب
وغذا هر لحظه نیست و شاید در طول روز چند بار نیازمند به آب یا خوراک شویم.
روح هم همانند بدن هم نیازهای
حیاتی دارد و هم نیازهای غیرحیاتی
،
به عنوان مثال؛
دانستن
مفهوم
حق و باطل،
همین که انسان بداند این حق و این باطل است کافی استو نیاز نیست هر ثانیه
به این
نیاز پاسخ داده شودولی
بعضی نیازها برای روح حیاتی هستند و نیازمند این هستند که هر ثانیه به
آ
ن ها پاسخ داده
شود؛
مانند
توجه به خدا
و اخلاق
حضرت علی
علیه السلام
گاهی به یارانشان می فرمودند:
بلند
قرآن بخوان تا صدای آن را بشنوم؛ زیرااین قدر که
شنیدن
در روح انسان
اثر گذار است،نگاه کردن اثر
ش
کم تراست.
انسان با تعلیم و فرا گرفتن علم از نظر معنویت رشد می کند
هرچه انسان آگاه تر
شود
به اخلاق بیشتر
نیاز دارد.
کارگری که بد اخلاق شد و از کار دزدید به پول صاحب کار لطمه می زند ولی عالمی که بد اخلاق شد دنیایی را به
فساد می کشاند .إذا فسدت العالم فسدت العالم
علی )ع(
زله العالم تف سد عوالم
لغزش عالم تمامی عوالم )جن .
انس( را نابود می کند
.
لغزش یک عالم
،
فقط عالم انسانیت را ویران نمی کند، بلکه همه یعوامل را تحت تاثیر قرا
ر
می دهد
،
حتی عالم جن،عالم حیوانیت
وعوالم دیگر هستی را تغییر می دهد.
هر چه انسان مقام بالاتری را از نظرتقوا و انسانیت پیدا کند اخلاق او بیشتر می شود.
اگر انسان عالم به اخلاق اهمیت ندهد و اخلاق او درست نشود؛ برای خودش در درجه اول و برای دیگران در درجه
دوم خطرناک است
.
2
عالم بد اخلاق
مانند
دزد با چراغ است
،
چو دزدی با چراغ آید گزیده تر برد کالا
.افرادبد اخلاق سربازهای شیطان
هستند
چه
زن
باشد و چه
مرد
،
البته هرک
س با توجه به ظرفیت وجودی
ک
ه دارد
، به شیطان خدمت می کند
که زنان
ظرفیت بیشتری دارند و شیطان از زنان استفاده بیشتری می کند
.
انسان هر قدر قدرتمند تر و عالم تر و دانا تر باشد و قدرت سیاسی و اقتصادی بیشتری پیدا کند؛ شیطان بیشتر می
تواند از او استفاده کندو شیطان
نسبت به او کم تر سراغ افراد نادان و نا آگاه می رود، چرا که شیطان می داند که
عال
م اثرگذاری اش روی انسان های دیگر بیشتر است.
علی )ع( إِیاکُم و الْجهالَ منَ الْمتَعبدین و الْفُجار منَ الْعلَماءفَإِنَّ هم فتْنَۀُ کُلِّ مفْتُونٍ
بپرهیزید
از متعبدین جاهل)
مقدس ماب( و از دانشمندان بد کردار که آنا برای مردم مایه هر فتنه و گرفتاری اند
امام صادق
علیه السلام
می فرمایند:
دو نفر پشت مرا شکستند : عالم بی اخلاق و پرده در و عابد جاهل آن به سبب بی
پروایش مردم را از عملش باز می دارد وین به سبب جهلش مر
دم را از عبادت روی گردان می کند.
از آنچه گفته شد نتیجه می گیریم ارسال رسل و کتاب های آسمانی و وحی و رسالت اصلی علما همه برای تصحیح
اخلاق انسانهاست .
پیامبر اکرم صلی اﷲ و علیه و آله و سلم می فرمایند:من فقط و فقط برای تحکیم مکارم اخلاق و به مقصد رساندن
مکتب اخلاق مبعوث شدم.
پیامبر)ص( : می فرمایند: خداوند سبحان فضائل اخلاقی را وسیله ارتباط میان خودش و بندگان قرار داده همین
بس که هر یک از شما دس به اخلا
قی بزند که او را به خدا مربوط سازد.به تعبیر دیگر خدا بزرگترین معلم اخلاق و
مربی نفوس انسانی و منبع تمام فضائل است و قرب و نزدیکی به خدا جز از طریق توسل به اخلاق الهی امکان پذیر
نسیت بنابراین هر فضیلت اخلاقی رابطه ای میان انسان و خدا ایجاد می کند و او را گ
ام به گام
به ذات اقدس
نزدیک می سازد .
ضرورت علم اخلاق:
1
-
آرامش فردی و روانی
2
-
آرامش اجتماعی
3
-
رسیدن به کمال مطلوب الهی
امام موسی کاظم )ع(: لازم ترین علم آن است که تو را به پاک سازی دل و تهذیب باطن رهبری کند و تباهی و
فساد دل را بر تو آشکار سازد.
3
نظریه
ها و دید گاههای علم اخلاق
الف( قوه غضبیه
در انسان قو
ا و نیرو
های متفاوتی وجود دارد که
فلسفه
وجودی این قو
ا
تداوم بخشیدن به حیات
و تداوم وجود
انسان
است
؛
مثلا اگر قوه ی غضبیه در انسان نبود انسان از خودش دفاع نمی کردو
زنده
نمی ماند
،
اگر قوه ی درونی غضبیه
در
انسان نبود انسانی که سرخود را زیر آب کرده ه
رگز سرش را از آب بیرون نمی آورد کار اخلاق این است
که این
قوا را در حالت اعتدال نگه دارد.
نتیجه ی افراط
در
قوه ی غضبیه
بی باکی
و
درنده خویی
است
.
نتیجه
تفریط
در
قوه غضبیه
جرم و بزدلی
است که این خود،
بد اخلاقی
است.
کار
اخلاق حفظ کردن این قوه در خط تعادل است
و
خط تعادل
اخلاق
در این قوه
شجاعت
است.
ب (
قوه ی شهویه
:
این قوه عهده دار جلب منافع برای انسان است که به آن
نفس
بهیمی
گفته می شود و مبدأ امور شهوانی است و
اشتیاق لذت بردن از خوردنی و آشامیدنی ها و امور جنسی را دارد.
اگر
این قوه افراطی شود
؛
شکم بارگی و شکم پرستی را به دنبال دارد که این خود
،
بد اخلاقی است و منجر به فاصله
گرفتن از انسانیت می شود
و
اگر این قوه تفریطی شود
؛
انقراض نسل بشر خواهد شد.
میل جنسی انسان اگر از افراط
بگذرد: فرد خوی حیوانی پیدا می کند
و
حتی از حیوان پست
تر می شود
؛
مثلا
هم جنس بازی که یک انحراف
جنسی است فقط و فق
ط
در انسان است
.
اگر میل جنسی از تفریط بگذرد: خمودگی را به دنبال دارد و انسان به تکثر نسل ادامه نخواهد دادو نسل انسان
ادامه نخواهد یافت
.
خط تعادل این قوه عفت است
.
در نظام فکری غرب و نظام اخلاقی غرب که از بینش
فروید
نش
أ
ت گرفته
است؛
رها کردن هرچه بیشتر این میل
وحتی تحریک کردن و تشویق کردن هر چه بیشتر میل جنسی انسان را بیان می کنند
.
میل جنسی انسان مثل میل به غذا یک میل طبیعی است
ولی به
شرط اینکه انسان این میل را کنتر
ل کند
زیرا
میل به غذا از حالت طبیعی خیلی خارج نمی شودو نهایتا این است که فرد سه برابر دیگران می خورد ولی بالاخره
سیر می شودولی میل جنسی اگر از حالت طبیعی خارج شود به افراط می رسد و یک نوع بیماری است
؛
مانند
4
خسرو پرویزکه در حرم سرای خود سه هزا ر زن را نگه می
داشت ولی باز سیر نمی شد
بدیهی است
این ا
فر
ا
د دیگر
حلال و حرام برایش
ان
مهم نیست و هرگز سیر نمیشو
ن
دخسرو پرویز حتی گاهی زنان خود را نمی شناخت و شاید
گاهی بعضی ها را هر ده سال یکبار یادآوری می کرد
.
کاراخلاق این است که این میل را با ازدواج در حد تعادل نگه می دار
د و بی اخلاقی ها و بد اخلاقی ها را از بین می
برد
.
ج(
قوه عقلیه
: همان قوه تفکر و ادراک است که به آن نفس ملکی و فرشته ای نیز گویند فایده این قوه این است
که انسان را به کارهای نیک فرمان داده و از کارهای بد دوری می کند
2
-
همانگونه که پزشکی
برای درمان بیماری های جسمانی
است
برای درمان بیماری های روحی انسان علم
اخلاق وجود دارد
در حقیقت
علم اخلاق
؛
علم درمان بیماری های روحی انسان است
.
3
-
علم اخلاق مراحل سیر و سلوک و چگونگی حرکت به قرب الی اﷲ را نشان می دهد و علم حرکت در مسیر
کمال نهایی انسان ا
ست.
4
-
علم اخلاق در واقع، علم تقویت فضایل موجود در انسان
و تضعیف ر
ذ
ا
ئ
ل در انسان
است
.
اما این دید گاهها هیچ کدام کامل نیست زیرا .....
مثلا
در دیدگاه چهار
م
فضایل و رذائل
امر
ثابتی نیست و مرتب نسبت به زمان تغییر می کند مثلا اخلاق در
دنیای مجازی
یا مثلا کسی
که نماز نمی خواند با دیدگاه اول مربوط به هیچ قوایی نیست ولی بد اخلاقی محسوب می شود آیا
نباید آنرا بررسی کرد.
پس باید به دنبال یک دیدگاه کلی باشیم
حدیث قدسی: بنده من مرا اطاعت کن تا تو را مثل خودم قرار دهم
تا همانطور که من می گویم باش پس می شود
تو هم بگویی
باش پس بشود. یعنی انسان با عبادت خالصانه خدایی شود و خواسته ای جز خدا نداشته باشد و تنها
دستور خدا را اجرا کند در نتیجه چنین عبادتی به او ولایت تکوینی و اذن تصرف در طبیعت خواهد داد.
رسالت اصلی اخلاق آن است که انسان به جایی برسد
که
اشرف مخلوقات شود در آن حا
لت طی الارض برای ایشان
امری عادی خواهد شد
.
5
به پیامبر )ص( خبر دادند که یاران حضرت عیسی بسم اﷲ می گفتند و روی آب راه می رفتند پیامبر فرمودند اگر
یقین و خلو صشان بیشتر بود بسم اﷲ می گفتند و می توانستند پرواز کنند.
پیامبر )ص( می فرمایند: قسم به آنکه جانم
در دست اوست هیچ دانشجویی به خانه دانشمندی )معلمی( رفت و آمد
نمی کند جز آنکه خداوند با هر گامی عبادت یکسال به حساب او می نویسد و نیز شهری در بهشت برای او بنا می
کند و هنگامی که روی زمین زمین برای او آمرزش می طلبد و وی صبح و شام آمرزیده می شود.
1
-
عالم و علم
یعنی چه؟
2
-
آیا اینجا شرطی هم وجود دارد یا خیر؟
3
-
چرا در اینگونه روایات علم با عبادت مقایسه می شود نه با کاسب یا مجاهد یا شهید
امام باقر)ع( می فرمایند: عالمی که مردم از علمش بهره برند از
70000
عابد بهتر است.
عبادت و عابد نور است و علم و عالم هم نور ولی
یکی شمع و دیگری خورشیدبا این تفاوت که عابد فقط خودش را
نجات می دهد و به دیگران کاری ندارد ولی عالم در آن دنیا تمام کسانی که از وی چیزی آموخته اندرا می تواند
شفاعت کند.
امام موسی کاظم از پیامبر روایت می کند که روزی وارد مسجد شدند و جماعتی دور مردی را گرفته
بودند حضرت
فرمودند این مرد کیست؟ گفتند علامه حضرت فرمودند علامه کی
ست؟ گفتند عالم ترین مردم است ب
ه
ا
ن
ساب عرب
و اشعار آنها و
به
وقایع زمان جاهلیت کاملا آشناست حضرت فرمودند این علمی است که دانستن و ندانستن آن
یکسان است علم بر سه نوع است و به غیر آن
فضیلت
است
.
1
-
علم خداشناسی که علم اصول عقاید و فقه اکبر است .
2
-
علم اخلاق اشاره به حد وسط نه افراط و نه تفریط که فقه اصغر نامیده می شود
3
-
علم احکام
)سنت پایدار(
شرع که احکام شرع و قوانین الهی است.
در حال حاضر تلاش همه علوم
برای کشف رابطه بین پدیده ها
است؟
مثلا علت باریدن ب
اران چیست؟اما اگر از
علت فاعلی فراتر رفته و به سراغ علت غایی و حکمت خدا رفت می شود علم عقاید و احکام محکمه یا مثلا هدف از
یاد گرفتن فیزیک بی نیاز کردن مسلمانان از کفار قرار دهد این می شود فریضه عادله یا کسی به دلیل آنکه مرجع
6
واجب کفایی قرار داده که دکتر زن
در جامعه داشته باشیم پس این علم
، سنت پایدار
می شود بنابراین همین علوم
لائیک را می توان به هر سه شاخهای که پیامبر فرمودند تبدیل کرد.
فصل دوم
یکی از بهترین روش های تربیت اخلاقی در قرآن و روایات روش الگویی است )) و لقد کان فی رسول اﷲ اسوه
حسنه(( پیامبر
الگوی تربیتی شماست. اهل بیت علیه السلام همگی الگوی تربیتی هستند.
حضرت معصومه علیه السلام ازمعدود امام زادگانی هستند که به درجا
ت
بالایی از اخلاق رسیده
به گونه ای که
در
زیارت نامه ایشان می خوانیم تو به شأنی رسیدی که فقط خدا می داند.
علت نامگذاری ایشان به
معصومه
1
-
عالم غیر متعلمه
2
-
ولایت مدار و عاشق و پیرو امام زمانشان
ذکر داستان
جماعتی از راه بسیار دور برای پرسیدن سوالاتی که در شهر و دیار خود به جواب نرسیده بودند خدمت امام
موسی ابن جعفر رفتند ولی وقتی به شهر
رسیدند
حضرت برای انجام کاری از شهر خارج شده بود ج
ماعت
بسیار ناراحت شدند در این هنگام حضرت معصومه که هنوز به بلوغ شرعی نرسیده بودند
فرمودند سوالات را
جمع آوری کنید سپس ایشان جوابها را مکتوب کرده و به جماعت دادند جماعت خوشحال از اینکه که پاسخ را
یافته و سفرشان بیهوده نبوده است از شهر خارج شدند در مسیر حضرت
را ملاقات کردند و حضرت جوابها را
تایید فرمودند
3
بار
جمله ای فرمودند
که پیامبر در مورد حضرت زهرا فرمودند)) فداها ابوها((
در این داستان نکاتی قابل توجه است
1
-
این سوالا
ت مهم بودند که افراد خستگی راه را به جان خریده بودند.
2
-
آن حضرت از پدر مجوزپاسخگویی به سوالا
ت را داشتند
3
-
ایشان به درجه علم لدنی رسیده بودند.